فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shock Therapy

ˈʃɑːkˈθerəpi ʃɒkˈθerəpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • (درمان بیماری روانی با شوک برقی) کوبه درمانی، شوک درمانی (shock treatment هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shock therapy

  1. noun treatment of psychotic states with electrical shock
    Synonyms: convulsive therapy, ECT, electroconvulsive therapy, electrotherapy, EST, psychosurgery, shock treatment

ارجاع به لغت shock therapy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shock therapy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shock therapy

لغات نزدیک shock therapy

پیشنهاد بهبود معانی